Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر-گروه هنر-زهرا منصوری: درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

در بیست‌ودومین نوبت از این سلسله گفتگوها این بار میزبان عوامل فیلم کوتاه «چپ‌دست» بودیم. یک فیلم اجتماعی دیگر که نگاهی آسیب‌شناسانه نسبت به موقعیت زنان سرپرست خانوار دارد.

«چپ‌دست» هرچند مانند فیلم کوتاه «آرامگاه» که هفته پیش به آن پرداختیم، سوژه‌ای تلخ دارد اما رویکردش به این سوژه، دغدغه‌مندانه است و تلاش دارد در موضوعی که انتخاب کرده است، یک تلنگر بزند.

نسرین محمدپور به‌عنوان نویسنده و کارگردان و یاسمن نصیری بازیگر نقش اصلی فیلم کوتاه «چپ‌دست» در این نشست حضور داشتند و به طرح دیدگاه‌های خود درباره فیلم‌سازی مرتبط با سوژه‌های تلخ اجتماعی پرداختند.

* فیلم «چپ‌دست» روایت غیرمنتظره‌ای دارد که بد نیست گفتگو را از شکل‌گیری ایده آن در ذهن شما شروع کنیم.

نسرین محمدپور: ابتدا باید کمی درباره خودم توضیح دهم. من دانش‌آموخته سینما و جامعه‌شناسی هستم که در حال حاضر هم مددکار اجتماعی هستم و هم نویسنده و کارگردان. به تعبیری می‌توان گفت زندگی‌ام دو بعد دارد؛ یکی مددکاری در حوزه آسیب‌های اجتماعی و دیگری نویسندگی و فیلمسازی البته بازهم در حوزه زنان و آسیب‌های اجتماعی.

* یعنی هر دو فعالیت را توامان پیش می‌برید؟

محمدپور: بله. همین روزها هم که در مشهد حضور دارم، به دلیل اجرای یک برنامه در حوزه زنان و آسیب‌های اجتماعی است که امیدواریم اتفاقات مبارکی هم در قالب آن رقم بخورد. فیلم‌نامه «چپ‌دست» با عنوان اصلی «دست چپ من» هم حاصل سال‌ها شنیدن تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار بود. زنانی که هر یک به طریقی به‌دنبال آن بودند که با وجود منبع درآمدی که داشتند، شرایط زندگی خود را از آنچه بود، بهتر کنند. این فیلم‌نامه را هم با الهام از این موضوع نوشتم که عدم توانمندسازی زنان خانه‌دار، چقدر می‌تواند آسیب‌زننده باشد.

در سال‌های اخیر، آمار زنان سرپرست خانوار چندین برابر شده است. یکی از دلایل آن البته این است که تعریف زن سرپرست خانوار تغییر کرده است و مثلاً در حال حاضر دختران مجردی که به‌دور از خانواده و به‌صورت مستقل زندگی می‌کنند هم جزو همین تعریف قرار می‌گیرند. عده دیگری هم هستند که به‌واسطه طلاق و یا فوت همسر، تبدیل به زن سرپرست خانوار شده‌اند. من البته این موقعیت را یک آسیب نمی‌دام و در مواردی یک انتخاب است. یک زن به دلیل شرایطی، در موقعیت یک زن سرپرست خانوار قرار گرفته است. او استقلال مالی دارد و می‌تواند یک زندگی را اداره کند. دولت در این موقعیت چه تدبیری اندیشیده است که این زن سرپرست خانواده بتواند زندگی غنی‌تری داشته باشد؟

آنچه برای من بسیار اهمیت داشت مواجهه‌ام با زنانی بود که سرپرست خانوار بودند، دو یا سه شغل هم داشتند اما همزمان به‌دنبال آن بودند که با خودزنی یا به تعبیر درست‌تر صحنه‌زنی، وضعیت زندگی خود را بهبود ببخشند. در مقطعی آمار صحنه‌زنی در طبقه کارگری با یک رشد مواجه شد و این زمزمه در جامعه کارگری پیچید.

* با هدف دریافت بیمه اقدام به این کار می‌کنند؟

محمدپور: هم بیمه و هم دریافت غرامت از صاحب‌کار. اصولاً وقتی شما مسئولیت یک خانواده را برعهده دارید، در شرایط اقتصادی بدی قرار می‌گیرید و به دنبال راه‌هایی هستید تا این فقر اقتصادی که به آن گرفتار شده‌اید را جبران کنید. من به‌عنوان یک مددکار اجتماعی با نمونه‌های بسیاری مواجه شده‌ام که شغل اول و دوم داشتند و به شغل سوم هم فکر می‌کردند. برخی هم بودند که متأسفانه به گزینه‌هایی مانند این فکر می‌کردند که مدتی همسر موقت فردی شوند تا از فشار مالی بر زندگی‌شان کاسته شود. این نمونه‌ها را مدنظر داشته باشید تا به همان بحث عدم‌توانمندسازی زنان سرپرست خانوار برسیم. در این شرایط با زنانی هم مواجه هستیم که اقدام به صحنه‌زنی می‌کنند تا بتوانند دیه و غرامت بگیرند و اندکی فقر اقتصادی خود را جبران کنند.

نسرین محمدپور

* این ماجرا در میان زنان کارگر عمومیت هم دارد؟

محمدپور: نه. عمومیت ندارد. به‌خصوص که در زمینه صحنه‌زنی، تأیید شرایط برای دریافت دیه و غرامت، قوانین پیچیده‌ای دارد. تصور کنید به‌عنوان یک کارگر چقدر باید تمرین کنید تا در موقعیتی قرار بگیرید که کارفرما بپذیرد که حین کار آسیب دیده‌اید! تازه بعد از آن هم کارشناسانی برای بررسی صحنه می‌آیند. به تعبیری می‌توان گفت این تصمیم، یک ریسک ۵۰ درصدی است و تنها ۵۰ درصد شانس برد دارید. ۵۰ درصد این احتمال وجود دارد که کارفرما و کارشناس بیمه زیر بار این مسئله نروند. با این وجود بازهم برخی این ریسک را می‌کنند.

محمدپور: تصور کنید به‌عنوان یک کارگر چقدر باید تمرین کنید تا در موقعیتی قرار بگیرید که کارفرما بپذیرد که حین کار آسیب دیده‌اید! تازه بعد از آن هم کارشناسانی برای بررسی صحنه می‌آیند. به تعبیری می‌توان گفت این تصمیم، یک ریسک ۵۰ درصدی است و تنها ۵۰ درصد شانس برد دارید

من مددجویانی داشته‌ام که یاسمن نصیری در میان آن‌ها زیست کرده است. برخی از آن‌ها حتی همسر هم دارند اما به دلیل بیماری همسر، به خودشان آسیب زده بودند تا دیه‌ای دریافت کنند و با پول آن یک پراید بگیرند و بخشی از زندگی خود را از درآمد اجاره این ماشین مدیریت کنند. این یک نما از زندگی یک زن سرپرست خانوار است و قرار نیست بگوییم همه زنان سرپرست خانوار و همه زنان کارگر چنین شرایطی را دارند.

* و البته باید پذیرفت که حتی وجود یک نمونه از این آدم‌ها هم بسیار تراژیک است؛ اینکه فردی کار می‌کند اما آنقدر درآمدش از حاصل کار بازویش کم است که حاضر است به تن خود آسیب بزند تا بلکه درآمد بیشتری داشته باشد!

محمدپور: قطعاً همین‌طور است. من این فیلم را در کشورهای دیگری مانند کره و یا ترکیه اکران کرده‌ام. برخی مخاطبان بین‌المللی در مواجهه با این قصه نمی‌تواند شرایط چنین کاراکتری را درک کنند و اولین سوالشان این است که دولت در قبال این افراد چه می‌کند؟ به‌عنوان یک مددکار اجتماعی، سینما را برای خودم یک ابزار انتقادی می‌دانم. در عین حال که سینما ابزاری برای توانمندسازی هم هست. پیش از این فیلم، فیلم دیگری به نام «زحل» ساختم که موضوع آن درباره پدیده کودک‌همسری بود و در داخل و خارج از کشور، جوایزی را هم کسب کرد. آن زمان هم به‌عنوان یک مددکار اجتماعی با خودم پرسیدم اگر درباره این موضوع یک مقاله بنویسم و یا پژوهشی انجام دهم، چقدر می‌تواند دایره مخاطبانش گسترده باشد و تحت تأثیر قرار بگیرند؟ قطعاً دایره آن‌ها بسیار محدود می‌شد اما اگر یک اثر تصویری ۵ تا ۱۰ دقیقه‌ای درباره آن بسازید، چندبرابر تأثیرگذاری آن بیشتر می‌شود. بعدها که فیلم «زحل» را برای افرادی که در معرض این اتفاق بودند به نمایش می‌گذاشتم متوجه می‌شدم که سینما و فیلمسازی چقدر می‌تواند در ایجاد رشد موثر باشد.

* در میان صحبت‌های خود اشاره داشتید که خانم نصیری تجربه زیست در میان این زنان را داشته است. شما کمی از تجربیات خود در مواجهه با این افراد برایمان بگویید.

یاسمن نصیری: من هم در تئاتر و هم در سینما، برای ایفای هر نقشی حتماً گشته‌ام تا مابه‌ازای بیرونی آن را پیدا کنم و این تبدیل به یک قانون برای خودم شده است. اگر نتوانسته باشم نمونه واقعی کاراکتر را پیدا کنم سراغ تخیل شخصی‌ام رفته‌ام.

* یعنی با نمونه واقعی چنین فردی که اقدام به چنین کاری کرده باشد مواجه شدید؟

نصیری: بله با سه خانم ملاقات کردم که در کارخانه ریسندگی کار می‌کردند و دچار آسیب شده بودند.

* هر سه مورد هم تعمدی این کار را کرده بودند؟

نصیری: نه فقط یکی از آن‌ها این شرایط را داشت. ولی با هر سه نفر آن‌ها به مدت یک هفته نشست و برخاست داشتم. حتی به خانه‌شان رفتم و سر سفره‌شان نشستم.

نصیری: خانم کم سن و سالی بود که با خودش حساب کرده بود بخشی از دستم آسیب می‌بیند و بعد با عمل جراحی آن را اصلاح می‌کنم. می‌گفت جهیزیه نداشتم و پسری که در عقد هم بودیم هم آرام‌آرام داشت به همین دلیل من را پس می‌زد. آن زمان حساب کرده بود در حدود ۴۰ میلیون تومان دیه می‌گیرد و می‌تواند جهیزیه‌ای برای خودش دست و پا کند، اما محاسباتش اشتباه از آب درمی‌آید

* درک و دریافت‌تان از زنی که واقعاً دست به چنین کاری زده بود، چه بود؟

نصیری: این فرد ابتدا اصلاً حاضر نبود با من معاشرت کند. فکر می‌کرد من مأمور هستم و از طرف رئیس کارخانه می‌خواهم دستش را رو کنم. مجبور شدم فیلم‌ها و تئاترهایی که کار کرده بودم را روی یک فلش بریزم و به او نشان بدهم تا باور کند من بازیگرم و تنها می‌خواهم چنین نقشی را بازی کنم. او می‌گفت این کار را کردم، چون جهیزیه نداشتم!

* برای دخترش؟

نصیری: نه، برای خودش. او خانم کم سن و سالی بود که با خودش حساب کرده بود بخشی از دستم آسیب می‌بیند و بعد با عمل جراحی آن را اصلاح می‌کنم. می‌گفت جهیزیه نداشتم و پسری که در عقد هم بودیم هم آرام‌آرام داشت به همین دلیل من را پس می‌زد. آن زمان حساب کرده بود در حدود ۴۰ میلیون تومان دیه می‌گیرد و می‌تواند جهیزیه‌ای برای خودش دست و پا کند، اما محاسباتش اشتباه از آب درمی‌آید و به‌جای یک بخش کوچک از کنار دستش، دستگاه چهار انگشتش را قطع می‌کند! در حین اجرای نقشه‌اش نتوانسته بود دستگاه را کنترل کند و دستش به‌طور کامل به داخل دستگاه کشیده شده بود!

محمدپور: عین کاراکتر اصلی فیلم ما.

نصیری: بله اینجا هم همه چیز طبق برنامه‌ریزی کاراکتر اصلی پیش نمی‌رود. در مورد آن خانم بعد از اینکه چهار انگشتش قطع شد، شوهرش هم طلاقش داده است! دردناک اینکه بیمه و غرامت هم به او تعلق نگرفت و تنها ماهی ۳۰۰ هزار تومان به حقوقش اضافه شد!

* به دلیل اینکه تعمدی بودن ماجرا لو رفته بود، بیمه و غرامت به او تعلق نگرفت؟

نصیری: اتفاقاً لو نرفته بود اما کارفرما به او گفته بود اگر شکایت کنی و بخواهی از کارخانه دیه بگیری، کامل اخراجت می‌کنم اما اگر شکایت نکنی، یک قرارداد ۱۰ ساله با تو می‌بندم و مبلغی هم به حقوقت اضافه می‌کنم. او هم پیشنهاد دوم را پذیرفته بود. وقتی پرسیدم مگر چقدر به حقوقت اضافه می‌کرد، گفت ماهی ۳۰۰ هزار تومان!

* به ازای چهار انگشتی که قطع شده بود!

نصیری: بله. این فرد دچار افسردگی شدید شده است. شرایط روحی و روانی نامناسبی هم داشت. وقتی با این آدم‌ها مواجه می‌شوید، در کنارشان غذا می‌خورید و در چشم‌های‌شان نگاه می‌کنید که هیچ نور امیدی در آن‌ها نیست، واقعاً متوجه همان نکته می‌شوید که شما هم به آن اشاره کردید؛ چنین مواردی حتی یکی‌اش هم زیاد و تلخ است. وقتی فیلمنامه «چپ‌دست» را خواندم، خیلی از آن خوشم آمد و احساس کردم می‌توانم با کارگردانش دغدغه مشترکی داشته باشم. بعد که درباره‌اش تحقیق کردم متوجه شدم نمونه‌های اینگونه کم هم نیستند.

یاسمن نصیری

محمدپور: اتفاق مبارکی که در این فیلم برای‌مان رخ داد، هم‌دلی من و یاسمن (نصیری) بود. شاید خیلی‌ها این فیلم را یک فیلم تلخ بدانند اما من آن را یک روایت شاعرانه از مادری می‌دانم که برای فرزندانش دارد خودش را قربانی می‌کند. او در تمام طول فیلم دارد تمرین می‌کند تا بداند بعد از اجرای تصمیمش چه اتفاقاتی خواهد افتاد. من در فیلمسازی علاقه‌مند به نشانه‌گذاری هستم و ترجیح می‌دهم به‌جای دیالوگ، با نشانه‌ها حرف بزنم.

از شروع فیلم، دست مشت شده مادر را در وسط قاب قرار داده‌ام تا مخاطب متوجه آن شود. تا لحظه آخر فیلم هم شاهد تمرین‌های این مادر برای رسیدگی به فرزندانش هستیم. او می‌داند قرار است یک دوره نقاهت و بیماری را پشت‌سر بگذارد و در قالب همه جشن‌های طبقه کارگری به خودش می‌رسد. وقتی در آستانه از دست دادن عزیزی هستید، آن آدم یا موقعیت برای‌تان عزیزتر می‌شود. مادر قصه من هم می‌خواست حالا که قرار است دستش را از دست بدهد، ضیافتی برای خود ترتیب بدهد. به ناخن‌هایش رسیدگی می‌کند و بچه‌هایش را هم به رستوران می‌برد تا یک شب قشنگ را برای آن‌ها بسازد. چرا؟ چون می‌داند زندگی از بعد از امشب قرار است شکل دیگری پیدا کند.

محمدپور: بله داستان فیلم تلخ است اما مهم این است که ما چه زاویه نگاهی به این موضوع داریم. اگر بخواهیم یک زن تنها را تصویر کنیم که انتخابش این است که با گرفتن دیه مشکل مالی‌اش را حل کند، چه باید بکنید؟ این زن نه فقط شاغل است که حتی شغل دوم هم دارد و در فیلم می‌بینیم که در خانه قند می‌شکنند و بسته‌بندی می‌کنند. این زن دیگر چه باید بکند تا مشکلات مالی‌اش حل شود؟

* او در محل کارش یک همکاری دیگر با همین شرایط دارد که گویی الگوی اوست.

محمدپور: بله. اتفاقاً از روی همان همکار مرد این الگوبرداری را می‌کند. به‌عنوان فیلمسازی که قبل از آن خودم را مددکار اجتماعی می‌دانم، سینما را انتخاب کرده‌ام و ادامه می‌دهم، چراکه فکر می‌کنم تأثیرش بر روی مخاطب من خیلی بیشتر از آن است که من بخواهم پژوهش کنم و مقاله بنویسم. فیلم «چپ‌دست» در مرحله عرضه سانسور شد و حتی در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم آن را نپذیرفتند چرا که آن‌را یک فیلم سیاه‌نما و تلخ می‌دانستند.

* البته واقعاً هم این فیلم تلخ است. این را بپذیرید.

محمدپور: بله داستان فیلم تلخ است اما مهم این است که ما چه زاویه نگاهی به این موضوع داریم. اگر بخواهیم یک زن تنها را تصویر کنیم که انتخابش این است که با گرفتن دیه مشکل مالی‌اش را حل کند، چه باید بکنید؟ این زن نه فقط شاغل است که حتی شغل دوم هم دارد و در فیلم می‌بینیم که در خانه قند می‌شکنند و بسته‌بندی می‌کنند. این زن دیگر چه باید بکند تا مشکلات مالی‌اش حل شود؟ یا باید تن‌فروشی کند یا باید تن به ازدواج‌های موقت بدهد!

در فیلم اما می‌بینیم که این زن اساساً چنین زیستی ندارد. از انتخاب چادر به‌عنوان پوشش گرفته تا خیلی از نشانه‌های دیگر در فیلم، همه فلسفه دارد و نشان‌دهنده نوع زیست این کاراکتر است. خیلی تلاش کردم تا حد امکان از نشانه‌ها استفاده کنم. امید داشتم که این فیلم بتواند بر روی حتی یک مدیر تأثیر بگذارد و یا در محافل دولتی دیده شود.

* اینکه فیلم تا این اندازه کم‌دیالوگ هست هم انتخاب خودتان بود؟

محمدپور: وقتی حتی یک شی در تصویر می‌تواند پیامی را منتقل کند، چرا باید سراغ دیالوگ بروم؟ قطعاً فضای فیلم دیالوگ‌های زیاد را نمی‌طلبید. این فیلم یک فیلم مشاهده‌گر است. گویی شما در گوشه‌ای ایستاده‌اید و زندگی این زن را نگاه می‌کنید. همراه با او هستید و وقتی مشاهده‌گری می‌کنید دیگر نیازی نیست گوش‌تان چیزی را بشنود. به نظرم در هر لحظه متوجه موقعیت‌های این زن می‌شوید. رسالت یک فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان در فرآیند خلق یک اثر ایجاد سوال و پاسخ به آن سوال است. در دل قصه ایده‌هایی را مطرح می‌کنید تا مخاطب به جواب سوال‌ها برسد. می‌توانی برای داستان پایان باز هم بگذاری تا مخاطب بر اساس کدهای ارزشی‌ای که برای خود دارد، به یک پاسخ برسد. سینما به‌طور عام و این فیلم به‌طور خاص خیلی تحت تأثیر رویکرد «بازتاب» در جامعه‌شناسی است.

* شما به‌عنوان بازیگر چگونه با این چالش مواجه شدید که بدون دیالوگ این موقعیت‌ها و احساسات را به مخاطب منتقل کنید؟

نصیری: اساساً من سلیقه‌ام اینگونه است که کارهای کم‌دیالوگ را بیشتر می‌پسندم. مثلاً اگر بخواهم به شما بگوییم چای بخورید، ترجیح می‌دهم لیوان چای را به سمت شما بگیرم که در عمل همان معنی را می‌دهد. در نمایشنامه‌هایم هم همین رویکرد را دارم و با کارگردان‌ها غالباً چالشم این است که می‌خواهم بیشتر اکت را انجام دهم به‌جای آنکه آن را بگویم. در این کار خیلی خوشحال بودم که دیالوگ کم بود. به نظرم در این جنس کارها بازیگر خیلی باید قوی‌تر باشد تا بتواند مفاهیم را برساند. او با بدن و نگاهش باید مفاهیم را به مخاطب منتقل کند.

نصیری: من به‌عنوان بازیگر وظیفه دارم وکیل مدافع نقشم باشم. تمام سعی‌ام را هم در اجرا کردم که وکیل مدافع او باشم. این وظیفه هر بازیگری است. البته وظیفه شما در مقام مخاطب این است که این کاراکتر را قضاوت کنید.

* اتفاقاً شاهد تعمدی هم در کارگردانی و البته بازی شما بودیم که گویی خیلی اصراری به مفلوک‌نمایی به سبکی که در سینمای اجتماعی سال‌های اخیر مرسوم شده است نبودید و خیلی نمی‌خواستید با شکستگی صورت و لحظه‌هایی مانند بغض و گریه، احساسات مخاطب را درگیر کنید. چقدر درباره این جزییات صحبت کرده بودید تا چیزی به مخاطب تحمیل نشود؟

نصیری: واقعاً نمی‌خواستم هیچ حسی درباره این کاراکتر را به مخاطب تحمیل کنم. من فقط این کاراکتر را زندگی کردم. آنقدر درباره این زن و قوانین مرتبط با موقعیت او جستجو کرده‌ام که تا مدتی حالم بد بود. هر روز باید او را می‌دیدم!

* همان دختری که انگشتانش قطع شده بود؟

نصیری: بله و آن دو خانم دیگری که آسیب دیده بودند. خیلی در احوالات آن‌ها دقت کردم و رسیدن به این نقش برایم خیلی سخت بود. در آخر هم به نسرین (محمدپور) گفتم که من نمی‌خواهم این نقش را بازی کنم، می‌خواهم آن را زندگی کنم.‌

* در ذهن خودتان هیچ‌گاه تصمیمی که این کاراکتر می‌گیرد را محکوم نکردید؟

نصیری: نه. من به‌عنوان بازیگر وظیفه دارم وکیل مدافع نقشم باشم. تمام سعی‌ام را هم در اجرا کردم که وکیل مدافع او باشم. این وظیفه هر بازیگری است. البته وظیفه شما در مقام مخاطب این است که این کاراکتر را قضاوت کنید.

* یکی از نکات مثبت فیلم هم ایده متفاوت آن برای به تصویر کشیدن صحنه‌زنی است. غالباً در فیلم‌ها برای پرداختن به این موضوع سراغ صحنه‌سازی‌های مرتبط با تصادف در خیابان می‌روند.

محمدپور: شاید به فعالیت من در حوزه مددکاری بازمی‌گردد. نگاهم به این موضوع متفاوت است چرا که قصه‌هایی می‌شنوم و در معرض مواجهه با شخصیت‌هایی قرار می‌گیرم که شاید یک فیلمساز معمولی مواجهه‌ای با آن‌ها نداشته باشد. من با آنچه در زیرپوست جامعه جریان دارد، مواجه هستم. کافمن می‌گوید زندگی همه آدم‌ها مانند صحنه تئاتر است اما هیچ‌کس نمی‌داند در پشت‌صحنه این تئاتر چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. همه ما داریم روی صحنه یکدیگر را می‌بینیم. روی صحنه یک کودک کار و یا یک زن سرپرست خانوار را همه دیده‌ایم اما پشت صحنه این زندگی‌ها چه چیز جریان دارد؟ اگر این شخصیت دست به این تصمیم می‌زند، چرا به این مرحله می‌رسد و پشت‌صحنه این تصمیم چیست؟

محمدپور: کافمن می‌گوید زندگی همه آدم‌ها مانند صحنه تئاتر است اما هیچ‌کس نمی‌داند در پشت‌صحنه این تئاتر چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. همه ما داریم روی صحنه یکدیگر را می‌بینیم. روی صحنه یک کودک کار و یا یک زن سرپرست خانوار را همه دیده‌ایم اما پشت صحنه این زندگی‌ها چه چیز جریان دارد؟

من مقاله‌ای دارم درباره اینکه زنان سرپرست‌خانوار در سینمای بعد از انقلاب چگونه به تصویر کشیده شده‌اند. جالب اینکه خود من هم وقتی می‌خواستیم یک زن سرپرست خانوار را به تصویر بکشم او را یک زن کارگر، منشی یا کسی که در خانه‌اش ترشی درست می‌کند تصور می‌کردم! ناخودآگاه این تصویرها در ذهن ما ثبت شده است در حالی که خود من هم یک زن سرپرست خانوار هستم.

اینکه من سینما را برای پرداختن به آسیب‌های اجتماعی انتخاب کرده‌ام به این دلیل است که با این ابزار بتوانم تشویق، تهدید و تحریک کنم تا آگاهی اتفاق بیفتد. دولت می‌تواند در زمینه توانمندسازی این زنان، تدابیری داشته باشد؛ از شرایط بیمه‌ای گرفته تا میزان دستمزد.

یکی از ویژگی‌های جالب یاسمن در این کار این بود که هفته‌ها درباره این موقعیت فکر می‌کرد. او آنقدر با این موقعیت و این شخصیت ارتباط گرفته بود که حالش بد می‌شد. واقعاً هم در اجرای این نقش خوش درخشیده است. یک فیلمساز ایتالیایی وقتی فیلم را در جشنواره آدانا دید، می‌گفت فکر کردم یک فیلم مستند را دیده‌ام. تا این اندازه فضا برایش باورپذیر بود. البته که این اتفاق حاصل یک کار گروهی از سوی همه عوامل فیلم است.

نصیری: واقعاً اولین نکته‌ای که حین مطالعه فیلمنامه برای من سوال شد و ناراحتم می‌کرد موقعیت این زن از نظر حقوقی و قانونی بود. او دارد تلاش می‌کند با آسیب زدن به خودش دیه بگیرد اما دیه او نصف یک مرد است و حتی دیه دست چپ و راستش با هم یکی نیست. این‌ها مسائل تلخی است که این زن در این موقعیت با آن‌ها مواجه است.

محمدپور: برخی به ما می‌گویند چرا اینقدر فیلم‌تان تلخ است اما واقعیت این است که فیلم با بازتاب یک واقعیت تلخ در جامعه است.

نصیری: این یک واقعیت است که هیچ‌چیزی از سینما و تئاتر وارد جامعه نمی‌شود بلکه از جامعه است که به سینما و تئاتر می‌رسد. آثار ما هم به نوعی بازتاب واقعیت جامعه است.

کد خبر 5725260 زهرا منصوری

منبع: مهر

کلیدواژه: فیلم کوتاه چپ دست نسرین محمدپور جشنواره فیلم کوتاه تهران نمایشگاه رصتا جشنواره فیلم 100 تئاتر ایران کارگردان تئاتر سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر ساترا فیلم کوتاه درگذشت چهره ها خانه هنرمندان ایران هنرمندان تئاتر خانه سینما موسیقی ایرانی موسیقی پاپ موسیقی نواحی کنسرت موسیقی یک زن سرپرست خانوار زنان سرپرست خانوار آسیب های اجتماعی مددکار اجتماعی حساب کرده پشت صحنه عنوان یک روی صحنه یک فیلم کوتاه وکیل مدافع فیلم تلخ برای خود مواجه شد صحنه زنی مالی اش یک فیلم آدم ها سال ها چپ دست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۷۴۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لیست دادگاه های تبریز

لیست دادگاه های تبریز به همراه آدرس کامل و لوکیشن مقصد به صورت تفکیک شده ( حقوقی + خانواده + کیفری ) پارس وکیل برای سهولت در یافتن دادگاه های تبریز لیست کامل دادگاه ها + شورای حل اختلاف را به همراه لوکیشن ارائه داده است ، همچنین ما پیشنهاد میکنیم در صورتی که با مشکل حقوقی حاد روبرو هستید حتما از لیست بهترین وکیل تبریز بهره مند شوید .

پارس وکیل حامی حقوقی مردم این پست را ارئه میدهد.

"در نظر داشته باشید که هزینه های کمک نگرفتن از یک وکیل بسیار سنگین تر از هزینه های دستمزد یک وکیل است!!!

+

+

چنانچه در پایتخت به مشکل حقوقی برخورده اید میتوانید به صفحه وکیل تهران مراجعه کنید.

1) دادگاه مرکزی تبریز (آذربایجان شرقی)

دادگاه مرکزی تبریز (مجتمع قضایی مرکزی تبریز) واقع در آدرس زیر میباشد :

آدرس: اول سربالایی ولیعصر-دادگستری کل استان آذربایجان شرقی (کد پستی:۵۱۵۷۷۳۳۱۳۵)

تلفن: ۰۴۱۱۳۳۰۶۴۲۰ – ۰۴۱۱۳۳۱۸۱۴۴

(دادگاههای انقلاب در داخل دادگستری ودادگاههای خانواده روبروی
دادگستری مرکز و جنب پارکینگ مستقر می باشند.)

اگر مشکل حقوقی شما به این دادگاه ارجاع شده است به احتمال زیاد با یک مشکل کیفری حاد دست و پنجه نرم میکنید ، مشکلات کیفری میتوانید در مورد جرایم : کلاهبرداری ، سرقت ، جرایم اینترنتی ، جعل اسناد ، فروش مال غیر ، نزاع ، حمل سلاح و... که در این صورت میتوانید از کمک بهترین وکیل کیفری تبریز بهره مند شوید.

شما میتوانید از طریق لوکیشن زیر این دادگاه را مسیر یابی کنید...

آیا میدانید 7 نابغه وکالت در تبریز چه کسانی هستند؟ به صفحه شهر وکیل مراجعه کنید.

2) دادگاه خانواده تبریز

دادگاه خانواده تبریز که به مسائل حقوقی مربوط به حوزه خانواده اعم از طلاق ، مهریه ، نفقه و... در شهر تبریز رسیدگی میکنند، مجتمع قضایی دادگاه های خانواده تبریز واقع در :

آدرس: تبريز، پل قاری، به طرف آبرسان، اول خیابان علامه طباطبائی

اگر مشکل شما به این دادگاه ارجاع داده شده است به احتمال زیاد با مشکلاتی نظیر : طلاق ، مهریه ، نفقه ، اجرت المثل ، استرداد جهیزیه و... است که در این صورت پیشنهاد میکنیم حتما از کمک بهترین وکیل خانواده تبریز بهره مند شوید .

و اگر به وکیل متخصص طلاق احتیاج دارید نیز میتوانید به پارس وکیل مراجعه کنید.

شماره تماس: 04133320110

 

3) شورای حل اختلاف باغمیشه امام خمینی تبریز

شورای حل اختلاف باغمیشه امام خمینی تبریز ، آدرس این شورای حل اختلاف واقع در : استان آذربایجان شرقی، تبریز، شهرك باغميشه، خيابان مولانا، 398Q+QGH مجتمع اداری شورای حل اختلاف، ایران و لوکیشن این شورا در :

4) دادگاه شهید بهشتی تبریز

دادگاه شهید بهشتی تبریز در آدرس :  گلکار، تبریز، استان آذربایجان شرقی، ایران میباشد ، برای دسترسی به لوکیشن مجتمع قضایی شهید بهشتی تبریز میتوانید بر روی لوکیشن زیر کلیک کنید ...

دادگاه حقوقی تبریز (شهید بهشتی )

در این دادگاه به مشکلاتی نظیر دعاوی ملکی و حقوقی نظیر چک و سفته ، وصول مطالبات رسیدگی میشود لذا میتوانید از کمک بهترین وکیل ملکی تبریز بهره مند شوید.

شماره تماس: 04111011213

5) شورای حل اختلاف شهید قدوسی تبریز

شورای حل اختلاف شهید قدوسی تبریز واقع در آدرس : استان آذربایجان شرقی، تبریز،، چهار راه لاله، خیابان سالاری،، ، ایران ، میباشد ، چنانچه در جستجوی لوکیشن مجتمع قضائی شهید قدوسی تبریز هستید میتوانید بر روی لینک زیر کلیک کنید و مسیر یابی کنید :

6)دادگاه شهید قاضی طباطبایی تبریز

دادگاه شهید قاضی طباطبایی تبریز ( مجتمع قضایی شهید قاضی طباطبایی) که دادگاه حقوقی را نیز شامل میشود واقع در آدرس : تبریز، خيابان آذربايجان، نرسيده به ميدان آذربايجان، مجتمع قضايی شهيد قاضي طباطبايي تبريز

شماره تماس: 04111010133

7) دادگاه شهید مدنی تبریز

دادگاه شهید مدنی تبریز که ویژه جرایم اقتصادی(پولشویی،اختلاص،رشوه و...) میباشد واقع در : استان آذربایجان شرقی، تبریز، جاده باسمنج، ، ایران ، میباشد ، در صورت نیاز به مسیر یابی از طریق گوگل مپ میتوانید از طریق لینک زیر اقدام کنید :

8) دادگاه آذرشهر تبریز

دادگاه آذرشهر تبریز واقع در آدرس : تبریز، آذرشهر، شهرک ولیعصر، خیابان رجایی ، دادگستری آذرشهر واقع در لوکیشن زیر میباشد ...

9)دادگاه جلفای تبریز

دادگاه جلفا در خیابان ولایت فقیه واقع شده است،این دادگستری در نزدیکی بازار روس ها ،هتل گریبتون ،مهمان پذیر آذربایجان ،درمانگاه تامین اجتماعی قرار گرفته است ، شما میتوانید از مسیر طریق لینک زیر این دادگاه را مسیر یابی کنید...

تمامی اطلاعات وکلا از سایت رسمی کانون وکلای دادگستری گرداوری شده.

دیگر خبرها

  • لیست دادگاه های تبریز
  • ۴۱۴ هزار و ۳۲۸ نفر ساعت مهارت در خمین ارائه شد
  • ۳۹۵ هکتار اراضی کشاورزی در آذربایجان شرقی واگذار شد
  • سندرم انگشت آیفون چیست و پزشکان در موردش چه می‌گویند؟
  • ساخت انگشت مصنوعی انعطاف‌پذیر بدون اتصال مکانیکی
  • پرهیجان‌ترین‌ روز یزد بعد از قندی (عکس)
  • این سم خاصیت درمانی و زیبایی دارد
  • سندرم انگشت آیفون چیست و پزشکان در مورد آن چه می گویند؟
  • لیگ یک/ داماش گیلان یک گام به سقوط نزدیک‌تر شد
  • گناباد رتبه نخست در جذب تسهیلات مسکن روستایی را کسب کرد